زن ویروسیه که جیب مردرا SEARCHE بولش را DELETE دوستانش را CUT فامیلهایش را EDIT ومخش را HANG و دهنش را SERVISE می کند.روز رسیدن این ویروس نزدیک است به فکر انتی ویروس باشید ای مردان

پدری قران و سکه و مشروب را بر روی میز گذاشت و با خود اندیشید اگر پسرم قران را بردارد دین دار اگه سکه را بردارد کاسب اگر مشروب را برداشت خلاف کار می شود پسر قران را زیر بغل سکه را در جیب و مشروب را سر کشید پدر مطمئن شد پسر اخوند می شود

ازدواج سنت پیغمبر است با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت بگیرید

اخوندسل

زیر گنبد کبود دوتا عاشق بودو کلی حسود تقسیر همون حسودا بود که حالا داستان ما شده یکی بود یکی نبود

از لره می پرسن از الودگی هوا چه خبر؟؟میگه نگو الودگی بیداد میکنه فساد همه جا رو برداشته مردا سوتین زنا رو نصف کردن گذاشتن رو دهنشون

یک روز یک شیپیشه به دوستش میگه تو الان کجایی دوستش میگه تو سیبیل یک مرده.شیپیشه میگه برو تو شرت زنا هم نرمه هم گرم دوستش میگه دیشب اونجا بودم صبح که پاشدم دیدم اینجام

دختره به مامانش میگه ای کاش منم مثل پسرا یه بلبل وسط پام داشتم مامانش میگه عوضش تو یه لونه داری که بلبلا واسش چهچه میزنن

یه لره دوست دخترش داشته باهاش بهم میزده بهش میگه من حاملهم

اون چیه که اولش ک اخرش س وسطش پر مو جواب انحرافی کیلیپس

یک روز از یه رشتیه میپرسن بدترین خاطره ی روز زندگیت چی میگه یه شب زنمو با عباس اقا روی تخت میبینم شورت زنم پاره بود انقدر خجالت کشیدم

وقتی فشارش میدی وقتی ابش در میاد ومیریزه توی دهنت اونوقته که می فهمی چه لیمو ترش جنده ایه

 ازیه ترکه میپرسن چرا زنتو کشتی میگه اخه باکره نبود میگن پس چرا همین دیشب نکشتیش میگه اخه دیشب بود

یه روز یه مرده لخت میره جنگل همه حیوونا میمونن این چرا دمش برعکسه

این بارهم با دلی شکسته مینویسم روی این کاغذهای خسته ازمن و گریه های پنهانم می نویسم دگر بسه خدایا ازاین عشق های تو خالی خسته امدگر چشم های من از اشک ریختن خسته اندیا شاید دگر اشکی نباشد برای این چشمانم ازدست بندهایت بگویم یا نه؟!از دلهای شکسته بگویم یانه؟!ازچشمهای همیشه ابری بگویم یا نه؟!چه حرفی برای گفتن برای تو جز غم هایم؟در دنیا به هیچ کس نباید دل بست چون دلبستن اشتباه است در اغاز دل ساده میدهی دستش در اخر شکسته بگیری ان را. نمیدانم چه گونه با دیگران سخن بگویم با خوشبینی یا بدبینی؟باخوبی یابدی؟بازهم نمیدانم باید چه کارکنم دلم خسته است چرا که دل به هرکه دادم عاقبت ان را شکست چراکه دگر اشکهایم مرا نمی خواهند چه برسد......

این باردگرنمی خواهم ازغم های خودبگویم خدایا امابندگانت چی که دلشان دگر نای هیچ چیز راندارد

نمی دانم در این دنیاگرگ زیاد است یا پرستوهای عاشق که لباس گرگ به تن میکنن دلهای ساده را میشکنند انهارانابودمیکنند وبه ادم های بد تبدیل میکنند

کاش که روزی برسدکه این گرگها ناپدید شوند

ای کاش دگر دلها را دست هرکس ندهیم.

ای کاش .....................

 gfdgffgfgg

چشم به راه ماندن خوب است اگر خاطرات برایت عزیز باشند نه انکه هرگاه به هر گوشه ی دل خویش که مینگری به فکر دیگری باشد حتی ثانیه های بی نوسانی هم به یادت نباشد و چشم هایت را همیشه مثل ابرهای غم زده خیس وبارانی کند اما من اگر هم به یادم نباشد و دلتنگ دیگری باشد جان فدایش می کنم

                                                         ازطرف دلداده ی فراموش

                                                            شده